مقالات دانش بنیان

چالش 30 روز برای تغییر / پیشنهاد کارمند گوگل را جدی بگیرید

چالش 30 روز برای تغییر

چالش 30 روز برای تغییر

آیا کاری هست که همیشه دوست داشتید انجامش بدهید، اما هیچ وقت سراغش نرفتید؟ مت کاتس  Matt Cutts ،مهندس کامپیوتری که در شرکت گوگل کار می‌کند، پیشنهاد می‌کند برای 30 روز آینده آن کار را امتحان کنید و ببینید زندگی تان چطور عوض می شود.

چنــد ســال قبــل بــود کــه یکدفعــه احســاس کــردم بــه پوچـی رسـیدهام و بـه همیـن خاطـر تصمیـم گرفتـم روشفیلسـوف مشـهورامریکایـی، پروفسـور مـورگان را دنبـال و 30 روز بـرای رسـیدن بـه یـک چیـز جدیـد تـاش کنـم. ایــن ایــده خیلــی ســاده بــه نظــر می رســد.

همــه ماجــرا ایـن اسـت کـه بایـد دربـاره چیـزی کـه همیشـه دوسـت داشــتید آن را بــه زندگیتــان اضافــه کنیــد، فکــر کنیــد و بعــد 30 روز بــرای رســیدن بــه آن تــاش کنیــد. اینجــور کـه پیداسـت، ایـن مـدت 30 روزه فرصـت مناسـبی بـرای افــزودن یــک عــادت جدیــد بــه مجموعــه عادت هــای زندگــی یــا خالص شــدن از شــر یــک عــادت بــد مثــلدنبــال کــردن اخبــار اســت.
مـن از ایـن چالـش 30 روزه چنـد نکتـه مهـم یـاد گرفتـم کــه می خواهــم آنهــا را بــا شــما در میــان بگــذارم. نکتــه اول اینکــه بــه جــای اینکــه زمــان بگــذرد و شــما آن را فرامــوش کنیــد، می توانیــد ایــن فرصــت را بــه زمانــی بسـیار به یادماندنـی تبدیـل کنیـد. ایـن بـرای مـن بخشـیاز چالــش 30 روزهام بــود.

کاری کــه مــن انجــام دادم، ایــن بــود کــه هــر روز یــک عکــس بگیــرم. ایــن کار باعــث می شــد جایــی را کــه دقیقــا آن روز در آن قــرار داشــتم و کاری را کـه انجـام داده بـودم، بـه خاطـر بسـپارم.

عـاوه بــر ایــن متوجــه شــدم وقتــی شــروع بــه مواجــه شــدن بــه چالش هــای 30 روزه بیشــتر و ســخت تری کــردم، اعتمادبه نفسـم تـا حـدودی بـاال رفتـه اسـت. در واقـع مـنبــا انجــام ایــن چالش هــا از یــک کــرم کتــاب پشــت میــز نشـین بـه مـردی تبدیـل شـدم کـه هـر روز بـا دوچرخـه ســر کار مــیرود و حتــی پارســال قلــه کلیمانجــارو را کــه بلندتریــن و مرتفع تریــن قلــه در قــاره آفریقاســت، فتــح کــردم.

مــن هیچ وقــت تــا پیــش از ایــن، یعنــی تــا قبــل از اینکــه چالــش 30 روزه را شــروع کنــم، تــا ایــن حــد موفـق نبـودم. نکتـه دیگـری کـه مـن در ایـن چالـش بـه آن پـی بـردم، ایـن بـود کـه اگـر واقعـا بخواهیـد کاری را انجـام بدهیــد، میتوانیــد در همیــن مــدت 30 روزه انجامــش بدهیــد.

آیــا هیچ وقــت بــا خودتــان فکر کردهایــد کــه چــه می شــد اگــر مــنیــک رمــان می نوشــتم؟ هــر ســال در مـاه نوامبـر ده هـا هـزار نفـر از مـردم سـعی میکننـد اولیـن رمـان 50 هـزار کلمـه ای خـود را بنویسـیند و اینطـور کـه پیداســت کافــی اســت کــه هــر روز فقــط 1667 کلمــه از آن را روی کاغـذ بیاورنـد.

خـب، مـن ایـن کار را هـم انجـام دادم. راز و رمـزش ایـن اسـت کـه تـا وقتـی کلماتـی را کـه بایــد در آن روز بنویســی، ننوشــتی، بــه رختخــواب نــروی. این جــوری شــاید از خــواب نــازت محــروم بشــوی، ولــیمی توانــی رمانــی را کــه همیشــه میخواســتی بنویســی.
حـاال آیـا واقعـا کتابـی کـه مـن نوشـتم بزرگتریـن رمـان ادبیـات امریکاسـت؟ معلـوم اسـت کـه نـه. مـن آن را ظـرف یـک مـاه نوشـتم و افتضـاح اسـت، امـا در باقـی عمـرم اگـر جـان هاگمـن (نویسـنده و طنزپـرداز امریکایـی) را در یکـیاز مهمانی هـای تـد ببینـم، بـه جـای اینکـه بـه او بگویـم مــن یــک متخصــص کامپیوتــر هســتم، می توانــم بگویــم یــک رمان نویســم.

آخریــن چیــزی کــه می خواهــم بگویــم ایــن اســت کــه مــن از ایــن چالــش یــاد گرفتــم کــه اگــرموفــق شــوم یکســری تغییــرات کوچــک امــا پایــدار کــه بشـود آن را بـه طـور مـداوم انجـام داد، بـه وجـود بیـاورم، به احتمـال زیـاد میتوانـم ایـن تغییـرات را در بلندمـدت حفظ کنـم. درسـت اسـت کـه چالش هـای بـزرگ هیـچ عیـب و ایـرادی ندارنـد و در واقـع خیلـی هـم لذتبخـش هسـتند، امــا احتمــال اینکــه مانــدگار شــوند، زیــاد نیســت.

حــاال ســوالم از همــه شــما ایــن اســت کــه واقعــا منتظــر چـه چیـزی هسـتید؟ مـن تضمیـن میکنـم 30 روز بعـدی زندگی تــان، چــه آن را دوســت داشــته باشــید و چــه نــه، می گــذرد؛ امــا چــرا در ایــن 30 روز بــه آن چیــزی کــه همیشــه میخواســتید فکــر نمیکنیــد و بــرای 30 روز آینــده خودتــان را محــک نمی زنیــد؟

منبع ماهنامه اقتصاد دانش بنیان – شماره 22

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *